بارش ماهی از آسمان در بیابان واقعی ست؟/«کاش در ایران ما از آسمان پول می بارید!»
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۱۹۲۶۱
دریافت 10 MB
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، خبر « در این بیابان خشک از آسمان ماهی میبارد! » با واکنش گستردهای از سوی کاربران خبرآنلاین همراه شد؛ تعداد زیادی از کاربران خبرآنلاین، وقوع این اتفاق را غیر عقلانی مطرح کردند، در حالی که طبق بررسیهای به عمل آمده بارش ماهی از آسمان یک پدیده علمی است که حیوانات ممکن است در نتیجه آن به درون یه ستون گردباد مانندی از هوای سریع که برروی سطح آب تشکیل میشود، کشیده شده باشند و بدینترتیب مسافتی طولانی را در جو طی کرده باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از کاربران خبرآنلاین به نام «من» با ذکر این نکته که این پدیده با عقل جور در نمیاید؛ گفت:« دقیقا مثل گرانی تو ایران که با عقل جور در نمیاد.» و کاربر دیگری نیز به نام «صالح» در این خصوص گفت:« بنظرم اگر باد و طوفان باشد که میبایست ابزیان و گونه های بیشتر را با خود میمکید،نه تنها یک گونه از ماهی و بی شک تعبیر علمی در این ماجرا وجود دارد و بیشتر باید تحقیق کرد.» و کاربر دیگری نیز به نام «علی» در این خصوص گفت:« باید گفت بزرگترین دروغ تاریخ است.»
در این تعدادی از کاربران خبرآنلاین واکنش طنزی به این ماجرا نشان دادند؛ کاربری در این خصوص گفت:« کاش از آسمان ایران دلار بباره و چشم مرد گرسنه را سیر کند.» و کاربر دیگری نیز به نام «میگل» در ادامه گفت:« ای کاش از آسمان پول بباره.»
در این میان برخی از کاربران خبرآنلاین تجربه خود را در این خبر در خصوص بارشهای عجیب از آسمان به اشتراک گذاشتند، کاربری به نام «سعید» در این خصوص گفت:« خدا شاهد، من با چشمهای خودم دیدم که از آسمان قورباغه می بارید. وقتی بچه بودم، با خانواده رفته بودیم سرعین در استان اردبیل، قورباغه ها چنان با شدت می خوردند به سقف و کاپوت ماشین که سقف و کاپوت ماشین را داغون کردند. در عرض پنج دقیقه جاده پر از قورباغه شده بود که این ورو اون ور می پریدند و زیر چرخ ماشین ها له می شدند. یادش بخیر ماشین ما هم آهو بیابان بود و حکم شاسی بلندهای امروزی را داشت. قدیمی ها حتما می دانند که کدوم ماشین هارا میگم. سقف و کاپوتش آنقدر داغون شده بود که ماشین نصف قیمتش رو از دست داده بود.»
برخی از کاربران نیز نظرات عجیبی در خصوص این خبر داشتند، کاربر این بارش را به دریاهای آسمانی ربط دادهاست و در این خصوص گفتهاست « از دریاهای آسمان، ما داخل حبابی چندلایه در زیر یک اقیانوس بزرگ قرار داریم و بالاتر از آبها قلمرو ابدی است.»
گفتنی است که تئوری دیگری که درباره بارش ماهی در منطقه Texarkana مطرح شده حاکی از این است که پرندگانی این ماهیها را در دهان داشتهاند و در هنگام پرواز از فراز این منطقه، این ماهیها را به زمین پرت کردهاند. این تئوری در مورد پدیده سال ۲۰۲۲، زمانی که هزاران ماهی آنچوی از آسمان برفراز شهر سانفرانسیسکو ریخته شدند نیز مطرح است.
227227
کد خبر 1736801منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: طوفان گردباد مرگ ماهی ها کاربران خبرآنلاین خصوص گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۱۹۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و...
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطانصفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه میکرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بیتجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.
من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک میزد. با وجود این چارهای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهام بسیار ضعیف بود و نمیتوانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده استحامد شبها دیر به خانه میآمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نهتنها هیچگونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمیتوانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینههای پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چارهای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.
وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچگونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکتهای خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.
در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانهروزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیهای را فروختند.
در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانهای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.
دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارکهای مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابانهای حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابانها رها کرد و گریخت.
من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانوادهای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از آن مرد شیطانصفت شکایت کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
کد خبر 849567 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران